مطالب روانشناسی

یکی از آن بچه های درخشان که حضور پیدا کرد ، ال جورگنسن از گروه صنعتی وزارت بود. موسیقی صنعتی تلفیقی تهاجمی از موسیقی الکترونیکی و راک است که صداهای خشن و تحریک آمیز ایجاد شده توسط هر تعداد دستگاه - از سینتی سایزر گرفته تا ابزارهای موجود در کارخانه ها را به کار می گیرد. هر چیزی پیش می رود - هیچ چیز محدود نیست. و یورگنسن اشتیاق موریسون را در مورد امکان ایجاد خلاقیت در طی چهار دهه گذشته توسط ماشین ها پذیرفته است ، و باعث می شود وزارتخانه یکی از بزرگترین گروههای صنعتی در تمام دورانها باشد.

اما در گفتگو با یورگنسن برای Podcast Humanism Hardcore ، این هنر فقط گسترش فلسفه عمیق او در مورد طبیعت انسان است - آنچه او به عنوان "بنیاد جهانی" توصیف می کند. بنیاد جهانی این است که همه موجودات در سراسر جهان به یکدیگر متصل هستند. و نحوه ارتباط ما و برقراری ارتباط با درگیر شدن دائمی در یک فرآیند خلاق و پویا است که به وسیله آن اطلاعاتی را که جهان به ما می دهد ، می گیریم ، آن را به روش منحصر به فرد خود تفسیر می کنیم و به جهان بازگردانیم. پذیرش یورگنسن از طیف وسیعی از صداها که موسیقی صنعتی را به طور کلی و موسیقی وزارتخانه را به طور خاص تشکیل می دهند ، روش او برای برقراری ارتباط با "بنیاد جهانی" است.

هسته اصلی رویکرد یورگنسن به جهان و هنر او ذهنیت باز است. مانند موریسون ، یورگنسن نترسید بلکه در فرصت های جدیدی که موسیقی صنعتی ارائه می داد ابراز خشنودی می کرد. پیچیده این دیدگاه این است که همه اصوات برای موسیقی بازی عادلانه ای هستند - نه فقط صداهای ساخته شده توسط سازهای سنتی. اگر می خواهیم واقعاً از تجربه انسان و جهان پیرامون خود آگاه و مرتبط باشیم ، باید تمام صداهای موجود در هنر را بشنویم و از آنها استفاده کنیم.

 

"اساساً ، از قرن نوزدهم ، ما در یک دوره صنعتی زندگی می کنیم. ناگهان همه این صداهای جدید وجود دارد که قبلاً هرگز در این کره خاکی شنیده نشده بود. می دانید ، جین پنبه ، پرس بخار ، ماشین چاپ ، همه این ماشین آلات بزرگ که این صداهای شنیدنی را می سازند که هرگز شنیده نشده اند ، "جورگنسن به من گفت. "ما با این صداها آشنا هستیم. مدت زیادی طول کشید تا به این موارد عادت کرد و هیچ کس به عنوان موسیقی آنها را تصور نمی کرد ... اما اکنون می توانید در هر مکانی آنلاین باشید و تقریباً از هر صدایی که ساخته اید پلاگین یا برنامه دریافت کنید. "

 

یورگنسن به جای صداهای مضطرب با کنجکاوی به این صداهای جدید نزدیک می شد - آنها را به جای محدودیت ، به عنوان فرصت می دید. در واقع ، درگیر شدن با این اصوات مختلف ارتباطی با دنیای اطراف او ایجاد می کند. وی توضیح داد: "ما در این جهان همیشه در حال پیشرفت صدا زندگی می کنیم که ایجاد کرده ایم." "موسیقی اساساً فقط برای من ... عکس پلاروئید از محیط پیرامون شما است ، و شما در مورد آن آواز می خوانید و سعی در درک آن دارید."

در حالی که بسیاری از مردم از نقش ماشین آلات و فناوری در زندگی ما ترس دارند ، یورگنسن موسیقی صنعتی را چنین جهشی از موسیقی بلوز سنتی نمی داند که بر The Doors و بیشتر راک اند رول تأثیرگذار است. عامل الزام آور ، تجربه انسانی است - احساسات. او حتی تا آنجا پیش رفت که گفت گروه راک ZZ Top یکی از پدرخوانده های موسیقی صنعتی بود.

"من فکر می کنم احساسات بخش بزرگی از موسیقی صنعتی است در مقایسه با یک قسمت کوچک ... به عنوان مثال ، بلوز یک احساس خالص است. منظورم این است که شما سه آکورد یاد می گیرید ، خواه در این کار مهارت داشته باشید یا نه - این سه آکورد و شاخه های بعدی آنها با احساسات صحیح ، شما هنوز هم می توانید یک آهنگ بلوز کاملاً متحرک بسازید. " "ZZ Top یک گروه صنعتی است ، آنها شروع به درک این کردند که تلفیق صداهایی که هر روز می شنوید در ریف های استاندارد بلوز که بشر می تواند آنها را بفهمد و پردازش می کند امری طبیعی است. این یک چیز غیر طبیعی نیست. و از نظر من ، آنها پدرخوانده صنعت هستند ... از دیدگاه من ، من فقط از ابزارهای جدید ، صداهای دوران ما ، دوران خود استفاده می کنم و آنها را در چیزهای سنتی تر که انسان درک می کند و با آنها راحت است ، استفاده می کنم.

به منظور ساختن از آن دیدگاه آزاد اندیشی ، یورگنسن از یک رویکرد منحصر به فرد برای توسعه موسیقی خود استفاده می کند. به طور خاص ، او با ارتباط با صداهای خاصی که هنگام بیداری رخ می دهد شروع می کند. و سپس هنگام خوابیدن ، یورگنسن احساس می کند ذهن او بر اساس این تجربه بنا شده است. سرانجام ، در حالی که او خواب است ، ذهن او آرام است و "آنتن بالا می رود" و او را به شیوه ای عمیق تر به دنیای اطراف خود متصل می کند که مرزهای خلاق را برطرف می کند.

 

"و تا صبح ، من آهنگهای افیس کیهانی کامل دارم ، آهنگهای کامل به من تحویل داده شده ، و یا توسط آنتن ام تفسیر شده است که می گذرانم ، می دانید ساعتهای بیداری بعدی من برای ماهها ، سعی می کنم آن را دقیقاً به همان زیبایی که وقتی شنیدم زیبا کنم. در یک حالت خوابیده بود. " "منظورم این است که جالب است ، به عبارت دیگر هنگامی که من در خواب هستم ، من به لحاظ زمینی متصل هستم ، به عنوان مخالف Earthbound ... سپس وقت خود را بر روی زمین ، ساعات بیداری خود بگذرانم ، در تلاش برای ایجاد مجدد آن اتصال کیهانی ، در مقابل یک ارتباط زمینی با این حال ، من از تمام صداهای زمینی موجود در موسیقی خود استفاده می کنم ، سعی می کنم صداهای کیهانی را که شبانه روی آنتن می گیرم بازآفرینی کنم. "

و هنگامی که یورگنسن قطعه ای از موسیقی را به پایان می رساند و آن را به جهانیان عرضه می کند ، معتقد است که این امر با بنیاد جهانی ارتباط برقرار می کند - یعنی تبادل آزاد ایده های مداوم و پویا که در میان تمام موجودات زنده در سراسر جهان وجود دارد. جورگنسن توضیح داد: "من فکر می کنم ، جوامع دیگر و کهکشان های دیگر ، سیارات دیگر ، ما امواج رادیویی آنها را دریافت کرده ایم مانند آنها." "تمام کاری که من انجام می دهم این است که امواج رادیویی آنها را دریافت می کنم و سپس مهر و موم نوع زمین را بر روی آن قرار می دهم که صدای زمین ، مشکلات و نگرانی های زمین را در متن و دستور کار دارد ، اما سپس آن را برای دیگران ارسال می کنم مردم برای تفسیر در مکانهای دیگر و کهکشانهای دیگر. "

آنچه پدیدار می شود ، جشن بجای لغو بشریت است. و در جشن آن بشریت ، یورگنسن دوباره تأکید می کند که مهمترین عنصر موسیقی صنعتی - احساسات را به جای انسان ها ، بیشتر انسان ها ارائه می دهند. "کامپیوترها می توانند همه کارها را انجام دهند. هوش مصنوعی می تواند همه کارها را انجام دهد. اما آنها واقعاً الگوریتمی برای احساسات انسانی ندارند. آنها می توانند قدرت محاسبه مغز انسان را انجام دهند ، اما هیچ الگوریتمی برای احساسات انسانی وجود ندارد. این یک اساس جهانی نیست. این بومی این سیاره است. " "و این همان چیزی است که ما باید واقعاً روی آن تمرکز کنیم - آنچه ما را متفاوت می کند. با صدای بلند بگویید ، با افتخار بگویید ، ما انسان هستیم! این روشی است که ما هستیم. بله ، آن را f * cked تا. ما آن را می دانیم. اما این همان کاری است که ما در راستای یک حقیقت اساسی جهانی نیز انجام می دهیم. "

 

مطمئناً ، وقتی یورگنسن از اصطلاح "بنیاد جهانی" استفاده می کند ، فرایند یکنواختی را القا نمی کند. تنوع اندیشه و روند خلاقیت برای ماهیت پویا و باز فرکانس جهانی ، به ویژه در انسان ، بسیار مهم است. اما همیشه خطر لول شدن در انطباق وجود دارد. "خوب ، این یک فرکانس نیست ... به دنبال یک فرکانس - این تقریباً مانند ماتریس یا چیزهای دیگر است و ما به آن نیازی نداریم. و این همان چیزی است که زمینی ها را خاص می کند ، این حس است که آنها ذاتی و ذاتی همه چیز را زیر سوال می برند. " "و این همان چیزی است که ما برای ساختارشکنی ... الگوی جامعه ، هنجارهای اجتماعی که ما را در این ذهنیت زنبورهای کارگر نگه می دارد ، نیاز داریم."

به نظر نمی رسد تهدیدی برای یورگنسن زیاد باشد. و او هرگز دست به استفاده از بنیاد جهانی نمی زند. "من هنوز مجذوب آن هستم. من هنوز تازه کار هستم. و من هنوز در حال یادگیری هستم. ” "بنابراین ، من به هیچ وجه قادر به تعیین کمیت بنیادی جهانی نیستم ، اما اطمینان دارم که آن وجود دارد."

جایی جیم موریسون لبخند می زند.